نتایج جستجوی عبارت «جعفر راهوار مدرسه ابتدایی بختگان مدرسه ولی‌عصر‌(عج) دبیرستان شهید بهشتی کوشک ۱۳۶۱/۴/۱ ۱۳۶۱/۴/۲۷» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حیدر دوستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمن‌ماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریه‌های خود شادمانی و لبخند را بر لب‌های خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا می‌شد، همه آن‌ها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر،‌ پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامعلی یاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامعلی یاری »
غلامعلی از اهالی آسمان بود که چند روزی را به دیار خاکیان میهمان آمده بود. روز آمدنش را 1345/11/10 ثبت کرده‌ و محل نزولش را میان خانواده‌ای متدین در روستای دهچاه نی‌ریز نوشته‌اند. او فقط توانست دوره ابتدایی را در دبستان شهید مسروری دهچاه بگذراند، سپس ترک تحصیل کرده و به کمک پدر در امور کشاورزی شتافت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان پاسدار وظیفه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان نی‌ریز درآمد. 1365/5/30 برای مبارزه...
در وصف شهید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
از دیار کربلا آمد شهید دیگری رحلت پیغمبر و قتل امام مجتبی است در چنین روزی رسدبهرشهیدان میهمان‌ بس سعادتمند باشد این شهید راه حق قامت بابش خمیده از فراق این جوان کاکلش غرق بخون‌پیکرش صد پاره پاره رفته اندر جبهه تا سازد ادای دین خود رهبرش پیرجماران وهدف کوی حسین خوش‌‌خریداری نمودندی متاع این جوان‌ همره‌ خود این ‌شهیدغرقه‌درخون میبرند من ندانستم که نام این شهیدراه حق، هرچه‌باشد او شهیداست‌و‌شهیدان‌زنده‌اند محمود توکل عاشقان از جان و دل...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد دادگر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
پنجم خردادماه سال ۱۳۴۶ در روستای لای‌گردو از توابع شهرستان داراب، قاصدک‌ها مژده تولد کودکی را در کوچه‌باغ‌های روستا به ارمغان آوردند؛ شادی خانه مسلمانی زحمتکش را فراگرفت و به عشق رسول حق، او را «محمد» نامیدند. پس از مدتی به منطقه بنه‌کلاغی نی‌ریز مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند. محمد، هفت‌ساله بود که تحصیلات خود را در دبستان شهید محمد مبین بنه‌کلاغی آغاز کرد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس از ادامه...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی حسین نارنجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی حسین نارنجی »
عشق بازی با معشوق به زیر رگبار مسلسل دنیایی دارد که باید از عاشقی پرسید که پیمانه‌اش را از می‌ناب الستی پر کرده است. از علی‌حسین که 1341/6/1 در روستای مشکان نی‌ریز میان خانواده‌ای متدین و مذهبی سرود حیات را سرداد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان گذرانید و وارد بازار کار شد. فردی بود مؤمن، متواضع وخوشرو. نماز، دعا و قرآن را فراموش نمی‌کرد و با اقوام و خویشان و خانواده رابطه‌ای صمیمانه و...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید ناصر اشرف نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید ناصر اشرف نیا »
چلچله‌ها و قناری‌ها بر روی درختان تازه به شکوفه نشسته، طلوع ستاره ناصر را ۱۳۴۹/۱/۹ در روستای ریزآب نی‌ریز جشن گرفتند و شادباش گفتند. ناصر با طی کردن دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید باهنر به پایان رساند. لکن به علت عدم امکانات از ادامه تحصیل بازماند و همراه و همدوش پدر در زمین کشاورزی به کار پرداخت. با وجود اینکه در اوایل انقلاب کوچک بود، لکن علاقه زیادی به امام خمینی (ره) داشت و بعد از...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید منصور یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد منصور ياراحمدي »
از مهربانی او آشکار بود که تنها به خویش نمی‌اندیشد و در افق نگاهش جهانی عاری از ظلم و ستم را می‌دید. فریادش استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. منصور سال ۱۳۴۷ در روستای رودخور نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. تربیت او بر اساس اصول مقدس اسلام در کانون گرم خانواده، از همان دوران کودکی علاقه به مسجد، نماز و سایر مسائل مذهبی را در دل وی جای داد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید دستغیب...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مجید جارچی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه جوانمردی را می‌سراییم که با خون خویش سرود آزادگی و حریت را بر تارک تاریخ نگاشت. از مجید جارچی بگوییم که در خانواده‌ای مذهبی و بی‌آلایش در شهرستان نی‌ریز، ۱۳۴۶/۶/۶ به دنیا آمد. دوران کودکی را با شادابی و طراوت پشت سر نهاد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید محمود طاهری آغاز و به پایان رساند. مجید که پدر را در بستر بیماری می‌دید،‌ باهمت به‌سوی کار و تلاش رفت تا جای پدر را در تأمین...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد قاسم میرزاپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مردان خدا پرده پندار دریدند                                                             یعنی همه‌جا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند همان دست گرفتند                                                             هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند محمد، از قبیله مردان خداست که سال ۱۳۴۱ غنچه وجودش در روستای مشکان، میان خانواده‌ای مذهبی شکفته شد و دوران طفولیت را به‌سرعت پشت سر گذاشت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت به تحصیل پرداخت ولی به علت فقر مالی خانواده از ادامه تحصیل بازماند. سپس با کمک پدر و دیگر برادرانش به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید عمادالدین پوررضا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در انتظار وصال یار، بال‌هایش را برای پرواز گشوده بود و در انتظار یک اشاره، بی‌قرار رفتن بود. آن روز که فرمان رسید، بال گشود و ما را بی‌تاب رخ زیبای خود کرد؛ اما رفتنش پیام پیروزی خون بر شمشیر را به هدیه آورد و عطر آزادی را در سرزمین ما «ایران» به مشام جان‌ها رساند. سید عمادالدین در پنجم شهریورماه ۱۳۴۸ در روستای ریز آب بخش پشتکوه از توابع شهرستان نی‌ریز در یک خانواده مسلمان و متدین دیده...